بعضیها برای همه شخصیتی دوست داشتنی دارند، دیگران به آنها احترام
می گذارند و دوست دارند با آنها رابطه داشته باشند. گاهی در یک فامیل شخصی نقشی
ویژه دارد بیشتر با او مشورت می کنند . در مهمانیها مورد توجه است و همه روی صحبت
ها و نقش او حسابی ویژه باز می کنند
چرا بعضی این گونه اند؟ آیا ما هم می توانیم یکی از این افراد باشیم؟
برای رسیدن به این هدف، باید در دو زمینه به اصلاح و یا تقویت
رفتار خود بپردازیم که عبارت اند از: رفتار و صفات شخصی و درونْ فردی و دیگری
رفتار و صفات بین فردی.
زمینه اوّل، شامل ویژگیهایی است که هر شخص در درون خودش احساس می
کند، مانند: نیّت، صداقت، پاکی دل، زندگی هدفمند، اعتماد به نفس، احساس امنیّت و
غیره که فرد باید آنها را به درستی داشته باشد، وگرنه توجه جامعه به سوی او جلب
نمی شود و او را بی هدف، بی اراده و... می دانند.
و زمینه دوم رعایت اصول رفتار خوب و مثبت با دیگران است که باید
آنها را به خوبی رعایت نماییم. من چند مقاله در این خصوص در مجله حدیث زندگی شماره
10 که ظاهرا موضوع اصلی آن شماره اش به همین موضوع اختصاص پیدا نموده است خواندم
که همه از دیدگاه مباحث روانشناسی به موضوع پرداخته بودند. و به کمک آنها اهم این
اصول را که با هم مرور کنیم در این مقاله آوردم . اما پیش از آن بهتر است بگویم
تمامی اصولی که بیان می شود و آنچه در این مجال بیان نشده در این روایت از امیر
المومنین علیه السلام جمع است که به فرزند خود فرمودند:
یا بُنیّ
اجْعَلْ نَفْسَکَ میزاناً فیما بَینَکَ وَ بَینَ غَیرِک فَاَحْبِبْ لِغَیْرِکَ ما
تُحِبُّ لِنَفسِکَ وَ اکْرَهْ لَهُ ما تَکْرَهُ لَها وَ لا تَظْلِمْ کَما لا
تُحِبُّ اَن تُظْلَمَ وَ اَحْسِنْ کَما تُحِبُّ اَن یُحْسَنَ اِلیکَ وَ
اسْتَقْبِحْ مِن نَفسِکَ ما تَسْتَقْبِحُ مِن غَیرِکَ وَ ارْضَ مِن النّاس ِبِما
تَرضاهُ لَهُمْ مِن نَفسِک وَ لا تَقُل ما لا تَعْلَمُ و اِنْ قَلَّ ما تَعْلَمُ
وَ لا تَقُلْ ما لا تُحِبُّ اَن یُقالُ لَک؛
فرزندم! در
رابطه ی میان خود و دیگری، خودت را میزان قرار بده. برای غیر خود همان را بپسند که
برای خود می خواهی و همان را که برای خود نمی خواهی برای دیگری نیز مخواه، و ستم
مکن چنان که دوست نداری مورد ستم واقع شوی و نیکی کن همان طور که دوست داری به تو
نیکی شود. رفتاری را از خودت زشت بدان که از دیگری زشت می شماری و به کاری که مردم
برای تو انجام می دهند رضایت بده به همان اندازهای که دوست داری آنها به کار تو
برایشان رضایت دهند. و آنچه
را که نمی دانی مگو هر چند آنچه می دانی اندک باشد. و سخنی را که دوست نداری به
خودت گفته شود، مگو. (نهج
البلاغه، نامه ی 31.)
به دیگران احترام بگذاریم
هر انسانی برای خودش احترامی قائل است. زمانی که به عقاید، کارها و
سلیقه های افراد، در حدّ و محدوده خودشان احترام بگذاریم و سعی نکنیم همیشه در پی
رد کردن آنها برآییم، دیگران ما را به رسمیت می شناسند. اگر هم قصد داریم به رد و
اصلاح رفتار و افکار کسی بپردازیم، باید از راه مناسبی استفاده کنیم.
در ابتدا باید به جنبه های شخصیّتی طرف مقابل، تا حدودی آگاه شویم،
ظرفیّت او را بسنجیم، آرام آرام او را به اشتباهش آگاه سازیم و در صورت نیاز، راه
مناسبی را به او پیشنهاد دهیم. در اینجاست که او را از قصد و نیت نوعدوستی خود،
آگاه کرده، خود را برای محبوبیّت آماده می کنیم.
هر کسی برای خودش جهانی دارد مملو از آرا و عقاید و نظرات متعددی
که همین عقاید، انسانها را از هم جدا می کند. دنیای هر فردی برای خودش محترم است.
اگر شما آن را نادیده بگیرید، برای او محبوبیّتی ندارید.
سعی کنید احترام به انسانها را نامشروط جلوه دهید. «احترام نامشروط
بدین معناست که اگر تصمیم گرفتیم با فردی که خطایی از او سر زده و یا باعث ناراحتی
ما شده است برخورد کنیم، قادر باشیم در حین برخورد، همچنان وی را یک انسان ارزشمند
و قابل احترام بدانیم و این احساس را به او منتقل کنیم. چنین عملی سبب شکل گیری یک
رابطه صمیمی، ایمن و اثربخش می گردد و به هنر ترکیب اقتدار و صراحت با صمیمیت و
احترام، نمود عینی می بخشد».
در پی درک و همدلی باشیم
بعضی مواقع، مشکلاتی در زندگی ما پدید می آید که فشارهای روحی و
حتی جسمی فراوانی برای ما ایجاد می کند. بعضی از این مشکلات، به قدری طاقت فرسایند
که حلّ آنها برای بعضی از افراد، دشوار است ؛ درحالی که همین مشکل، برای فردی
دیگر، خیلی آسان می نماید. گشایش این گره ها از زندگی دوستان، آشنایان و به عبارتی
مردم، باعث شکل گیری محبوبیت می شود.
گاهی همسایه شما برای مقدار کمی پول، دچار مشکل شده است و شما هم
نوبت وامتان رسیده و هیچ نیازی به آن ندارید. اگر به اطرافتان با دقت نگاه کنید می
توانید نیازمند واقعی آن وام را پیدا کنید و با پرداخت آن، قسمت دیگری از محبوبیّت
شما تکامل می یابد. در ارتباطات هم باید دیگران را درک و همدلی کرد.
«فهم و درک دیگران در ارتباطات،
توانایی ای است تابع قضاوتهای فردی. به عبارت دیگر، درک دیگران از نظر عمقی و
نفوذ، یکسان نیست ؛ بلکه تابع شرایطی است که برخی افراد، استعداد به کارگیری آن را
دارند و برای شکل دهی ارتباطات یاری بخش از آن بهره می گیرند و برخی نیز نیازمند
آموزش و توجه بیشتری در این زمینه اند.
مراد از این مؤلّفه، حساسیت نشان دادن برای فهم دقیق افکار و
احساساتی است که در لحظه لحظه ارتباط در فرد مقابل، ظاهر می شوند. درک و همدلی،
تلاش برای حس کردن تجارب فردِ مقابل است. در این حالت، ما سعی می کنیم دنیا را از
چشم فرد مقابل ببنیم و از گوش او بشنویم و خود را جای او حس کنیم».
خودتان را جای فرد مقابلتان بگذارید، هرجا متوجّه شُدید مشکلی
دارد، به همکاری او بپردازید، که او و هر کسی که متوجه این قضیه بشود، شما را دوست
داشتنی می داند ؛ ولی شما سعی کنید این کار را با قصد و نیّت پاکی انجام دهید (تا
پاداش خداوند نیز نصیب شما شود).
شنونده خوبی باشیم
یکی دیگر از کارهایی که باید با دقت به آن توجه کرد، «هنرِ گوش
دادن» است. باید «طوری به دیگران گوش دهیم که احساس کنند داریم از آنها حمایت می
کنیم».
با گوش دادن دقیق و مناسب، به دیگران می فهمانید که در پی درک آنها
هستید. در عوض، آنها هم شما را مورد اعتماد و دوست داشتنی می دانند.
هنر گوش دادن به این معناست که نباید فقط با گوش، سخنان را شنید و
به عبارتی نباید «شبه گوش دادن» به خود گرفت؛ بلکه باید با چشم، حسّ لامسه، قلب،
فکر و تخیّل خویش هم به مخاطب گوش داد. به بیانی دیگر، باید به وسیله کلام و
«پاسخدهی»و «ارتباط غیرکلامی»گوش داد.
رفتار اصیل داشته باشید
در برخورد با دیگران باید به این نکته توجّه کرد که صداقت و نیّت
خیر و هماهنگی رفتار با نیّات، یکی از اصول مهم «محبوبیت» است. اگر کسی پی ببرد که
شما فقط در ظاهر به دیگران کمک می کنید و احترام می گذارید، از شما متنفّر می شود.
سعی کنید رفتار دروغین نداشته باشید.
محبت نمودن شما به طرف مقابل باید برخواسته از یک باور عمیق و
واقعی باشد نه به خاطر جلب منفعت، چرا که نیت ها در رفتار خودشان را به شکل های
مختلف نشان می دهند و باعث دور شدن طرف مقابل از ما می شوند چرا که او این عدم
صداقت در رفتار و اصیل نبودن آن را حس می
کند
حتی اینکه غرضتان صرفا این باشد که خودتان را در نظر دیگری دوست
داشتنی جلوه دهید و در حقیقت به جای خیر خواهی برای او خودتان را در نظر داشته
باشید هم خوب نیست. چرا که در حقیقت آنچه رضایت عمیق و دوست داشتنی در ما را شکل
می دهد این است که بدانیم برای دیگری مفید بوده ایم و خوبی را برای او خواسته ایم.
باور عمیقی شما که می خواهید بر مبنای آن به دیگران محبت کنید می
تواند این سفارش امام علی علیه السلام به مالک اشتر در سفارشنامه او به هنگام
فرستادن مالک به مصر به عنوان فرماندار مصر باشد که برای او نوشتند:
یا مالک إن الناس إما أخ لک فی الدین أو نظیر لک فی الخلق
ای مالک مردم از دو دسته خارج نیستند برادر تو در دین و شبیه به تو
در خلقت
انسان با نصب العین قرار دادن این جمله امیر مومنان می تواند به
همگان عشق بورزد و به راستی مگر همه آنچه ما می بینیم و افرادی که با انها سروکار
داریم غیر از مخلوقات الهی و نشانه های آن محبوبند و مگر نه این است که خالق هستی
همه مخلوقات خود را دوست دارد
سایر ویژگیها :
صفات و ویژگیهای دیگری هم باید مورد توجّه قرار گیرند تا محبوبیّت
شما کامل شود. سعی کنید منظّم باشید، لباستان منظم و پاکیزه باشد، ظاهری مناسب
داشته باشید و طوری نباشد که از شما دوری بجویند.
«هر موقع از خانه خارج می شوید، چانه
و سر را بالا نگاه دارید و نفس عمیق بکشید و پرتوهای خورشید را به خود جذب نمایید
و با تبسّم، دوستان و آشنایان را ملاقات نمایید و چون دست می دهید، در آن روح
بدهید. از اینکه مورد سوء تفاهم قرار می گیرید، وحشت نکنید و حتی یک دقیقه به
دشمنی نیندیشید».
«سعی کنید در جمع، خانواده و جاهای
دیگر از دیگران بدگویی نکنید و همیشه نسبت به کسانی که در جمع نیستند، وفادار
باشید و اگر حقوقی از آنها نادیده گرفته شده، در حد توان، آن را ادا کنید یا تذکّر
دهید.
با قول دادن به دیگران و با ایستادن بر سر آن، روی آنها تأثیر می
گذاریم. قول دادن، متعهّد شدن و بر سر قول و قرار خود ایستادن، به اشخاص، احساس
خوشایندی نسبت به ما می دهد ؛ امّا اگر نمی توانید بر سر قول خود بایستید، چه بهتر
که قول ندهید و متعهّد نشوید!».